کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چروک کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اتو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [روسی] 'otu وسیلهای فلزی که با برق یا زغال گرم میشود و با آن چروکهای لباس یا پارچه را برطرف میکنند.〈 اتو زدن (کردن، کشیدن): (مصدر متعدی) کشیدن اتوی داغ بر روی جامه یا پارچه که چروکهای آن هموار شود.
-
صاف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مٲخوذ از عربی: صافی] sāf ۱. پاکیزه؛ خالص؛ بیآلایش.۲. مسطح؛ هموار.۳. بیچینوچروک.۴. [مجاز] آفتابی.〈 صاف کردن: (مصدر متعدی)۱. مایعی را از صافی یا پارچه گذراندن تا جرم آن گرفته شود: ◻︎ پیر مغان ز توبهٴ ما گر ملول شد / گو باده صاف کن که به...