کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چرم خام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چرم گیله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] čarmegile = غارگیلاسی
-
چرم لیوه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] čarmelive =غارگیلاسی
-
جستوجو در متن
-
خام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xām ۱. ناپخته.۲. نارس؛ کال.۳. [مجاز] ناآزموده؛ بیتجربه: ◻︎ تا به دکّان و خانه درگروی / هرگز، ای خام، آدمی نشوی (سعدی: ۱۲۰).۴. ویژگی چیزی که دستکاری نشده و در حالت طبیعی آن تغییری نداده باشند: نفت خام.۵. [قدیمی] دباغینشده (چرم).۶. [قدیمی] جوش...
-
یشمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] yašme پوست یا چرم خام؛ پوست حیوان که هنوز آن را دباغت نکرده و فقط با مالش دست پرداخت داده باشند: ◻︎ چو خوان نهاد نهاری فرونهد پیشت / چو طبع خویش به خامی چو یشمه بیچربو (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۴۶).