کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چربک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چربک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čarbak ۱. چربی؛ خامه؛ سرشیر؛ قیماق.۲. [مصغرِ چربه] ‹چلپک، چلپل، چواک، چواکک› نوعی نان که در روغن سرخ میکنند و برای شادی روح مردگان به همراه حلوا بین مردم پخش میکنند؛ چربه؛ نان روغنی: ◻︎ نسیم چربک و حلوا به مردگان چو رسد / به بوی هر د...
-
چربک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čo(a)rbak ۱. دروغ.۲. بهتان.۳. سخنی که بهطریق غمز و سعایت دربارۀ کسی بگویند: ◻︎ مرا به چربک صاحبغرض ز بیخ مکن / که من به باغ فصاحت درخت بارورم (ظهیرالدین فاریابی: ۱۳۲).۴. چیستان
-
جستوجو در متن
-
چلپک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] čalpak = چَربک
-
چربه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čarbe ۱. = چَربک۲. = چربی