کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاک ران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سینه چاک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] sinečāk ۱. رنجدیده؛ آزرده؛ ماتمزده؛ مصیبدیده.۲. عاشق دلسوخته.
-
جامه چاک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] jāmečāk ۱. کسی که جامۀ دریده بر تن دارد.۲. [مجاز] صوفیای که هنگام سماع بیخود شود و جامۀ خود را چاک دهد.
-
چک چاک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) čakčāk =چکاچاک
-
جستوجو در متن
-
کاف
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ کافتن و کافیدن) [قدیمی] kāf ۱. =کافتن۲. (اسم) شکاف؛ چاک؛ رخنه؛ تراک.۳. کافنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): کوهکاف.〈 کافِ ران: [قدیمی] فَرْج زن: ◻︎ در تو تا کافی بُوَد از کافران / جای گَند و شهوتی چون کافِ ران (مولوی۱: ۵۸).