کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چالاکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چابکی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [پهلوی. فارسی] čāboki چستی؛ چالاکی.
-
چستی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) čosti چابکی؛ چالاکی.
-
فرزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عامیانه] ferzi چابکی؛ چالاکی.
-
وشکولی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹بشکولی› [قدیمی] va(e)škuli چستی؛ چالاکی؛ چابکی.
-
تیزچنگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] tizčang آنکه چیزی را بهتندی و با چالاکی بگیرد.
-
بشکولیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] be(a)škulidan ۱. چابکی کردن؛ چالاکی کردن.۲. حریص بودن در کارها.
-
شطارت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شطارة] [قدیمی] šatārat ۱. شوخی؛ بیباکی؛ چالاکی.۲.گستاخی.
-
وشکردن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹وشکریدن، وشگردن، وشگردیدن› [قدیمی] va(o,e)škardan چالاکی کردن؛ زود بههم گشتن و کاری را بهچابکی انجام دادن.
-
وشکولیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹وشکلیدن، بشکولیدن› [قدیمی] va(e)škulidan ۱. جستوخیز کردن.۲. چابکی کردن در کار؛ چالاکی کردن.
-
باددستی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی، مجاز] bāddasti ۱. اسراف؛ ولخرجی.۲. تهیدستی.۳. چالاکی؛ چابکدستی.
-
تجلد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tajallod ۱. چالاکی کردن.۲. نیرومندی.۳. بردباری.۴. صلابت.۵. چابکی.
-
زبردستی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] ze(a)bardasti ۱. چالاکی؛ مهارت.۲. [قدیمی] توانایی؛ زورمندی: ◻︎ غم زیردستان بخور زینهار / بترس از زبردستی روزگار (سعدی۱: ۶۴).
-
رسایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) ra(e)sāy(')i ۱. = رسا۲. چالاکی در فهم و ادراک.۳. [قدیمی] کاردانی.۴. [قدیمی] شایستگی.
-
نشاط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: نَشاط] ne(a)šāt ۱. شادی؛ خوشی؛ خوشحالی.۲. [قدیمی] میل؛ اراده.۳. [قدیمی] سبکی و چالاکی.
-
صرامت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: صَرامة] [قدیمی] sa(e)rāmat ۱. تیز و برنده شدن.۲. دلیر و بیباک شدن.۳. شجاعت؛ دلیری؛ بیباکی.۴. چالاکی.۵. بُرندگی.