کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاشنی خور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاشنی خور
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹چاشنیخوار› [قدیمی] čāšnixor کسی که یک بار مزۀ چیزی را چشیده و از آن لذت برده و بازهم در آروزی آن است؛ چاشتهخور؛ چشته خور.
-
واژههای مشابه
-
چاشنی چش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] čāšničeš = چاشنیگیر
-
چاشنی گیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [قدیمی] čāšnigir ۱. کسی که اندکی از غذایی را برای معلوم کردن طعم و مزۀ آن بچشد؛ چاشنیچش؛ مزهچش.۲. کسی که در سر سفرۀ پادشاه از هر غذایی اندکی برای امتحان طعم و چاشنی آن یا اطمینان از نداشتن زهر میخورده تا پس از آن پادشاه بخورد: ◻︎ ...
-
جستوجو در متن
-
پیش خور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) ‹پیشخورد› [مجاز] pišxor ۱. پول کالایی که هنوز تحویل داده نشده یا اجرت کاری که هنوز انجام نشده است.۲. (اسم) چاشنی، سوپ، و آنچه پیش از غذای اصلی بخورند.۳. (صفت) ویژگی کسی که درآمد خود را پیشاپیش خرج میکند.