کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیوند 3 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
راست پیوند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] rāstpeyvand ۱. پیوند راستودرست؛ پیوند استوار.۲. (صفت) ویژگی آنکه در اتحاد و همبستگی راستودرست و استوار باشد.
-
هم پیوند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] hampeyvand دو یا چند تن که با یکدیگر بستگی و پیوند داشته باشند.
-
جستوجو در متن
-
هال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: hall] hāl اتاقی در ساختمان که اتاق پذیرایی را به اتاقهای خواب پیوند میدهد؛ سرسرا.
-
کشش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] košeš کشتن؛ قتل؛ کشتار: ◻︎ صواب است پیش از کشش بند کرد / که نتوان سر کشته پیوند کرد (سعدی۱: ۵۱).
-
گل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: gul] gol ۱. (زیستشناسی) اندام تولیدمثل گیاهان نهاندانه که پس از مدتی بهجای آن میوه بهوجود میآید و شامل کاسبرگ، گلبرگ، پرچم، و مادگی است: گل سیب، گل بادام.۲. (زیستشناسی) هریک از گیاهان بوتهای یا درختچهای کوچک با قسمتی شبیه اندام ...