کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشینیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیشینیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [جمعِ پیشین] pišiniyān کسانی که در قدیم بوده و در سالهای گذشته میزیستهاند؛ گذشتگان؛ قدما؛ اسلاف.
-
جستوجو در متن
-
اساطیرالاولین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] 'asātirol'avvalin افسانههای پیشینیان.
-
باستان نامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] bāstānnāme نامۀ باستان؛ تاریخ و داستان پیشینیان؛ نامه یا کتابی که از گذشته حکایت میکند.
-
پیش پیرا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹پیشپیرای، پیشپیراینده› [قدیمی] pišpirā آنکه سرگذشتها و داستانهای پیشینیان را بپیراید و نظموترتیب دهد: ◻︎ کجا پیشپیرای پیر کهن / غلط رانده بود از درستی سخن (نظامی۵: ۱۰۱۵).
-
پیشینگان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [جمعِ پیشینه] [قدیمی] pišinegān پیشینیان؛ گذشتگان؛ قدما؛ اسلاف: ◻︎ گه از لوح ناخوانده عبرت پذیر / گه از صحف پیشینگان درس گیر (نظامی۵: ۷۵۳).
-
تاریخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: تٲریخ، جمع: تَواریخ] tārix ۱. زمان وقوع یک امر یا حادثه: در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹.۲. دانش ثبت و شرح وقایع و سرگذشت پیشینیان: معلم تاریخ.۳. دوره و زمان معین و معلوم: تاریخ صفویان.۴. نوشته و متنی در مورد وقایع و سرگذشت پیشینیان: تاریخ بیهقی...