کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیشگیری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیشگیری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) pišgiri ۱. جلوگیری.۲. (اسم) (پزشکی) هر نوع اقدامی که طبیب یا مٲمور بهداری برای جلوگیری از بروز مرض انجام بدهد.
-
جستوجو در متن
-
حفظ الصحه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: حفظالصّحَّة] [منسوخ] hefzossehhe پیشگیری از بیماری؛ بهداشت.
-
ب.ث.ژ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: B.C.G] (پزشکی) beseže واکسنی که برای پیشگیری بیماری سل به انسان تزریق میشود.
-
واکسن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: vaccin] (پزشکی) vāksan دارویی حاوی میکروبهای ضعیف یا کشتهشدۀ یک بیماری واگیردار که برای پیشگیری از بیماری به بدن تزریق یا بهصورت خوراکی مصرف میشود؛ مایه.
-
قرنطینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. مٲخوذ از فرانسوی: quarantaine] ‹قرنطین› qarantine ۱. مکانی که در آن برای پیشگیری از شیوع بیماریهای واگیردار، افراد مظنون به داشتن بیماری خاصی را برای مدتی معین نگهداری میکنند تا سلامت یا عدم سلامت آنان مشخص شود.۲. نگه داشتن افراد مشکوک...
-
طبی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به طب) [عربی. فارسی] tebbi ۱. مربوط به طب: مراقبتهای طبی.۲. دارای کاربرد در طب: تجهیزات طبی.۳. ساختهشده براساس اصول علمی پزشکی برای پیشگیری یا درمان بیماری و ضایعۀ جسمی: عینک طبی، کمربند طبی.