کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) (پزشکی) pist = پیس pis
-
پیست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: piste] (ورزش) pist میدان یا محلی که برای ورزش یا رقص آماده کرده باشند.
-
جستوجو در متن
-
لوژ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: luge] (ورزش) lo(u)ž دستگاهی برای سُر خوردن روی برف و یخ که در پیستهای اسکی روی آن مینشینند.
-
پاتیناژ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: patinage] (ورزش) pātināž ورزشی که در پیست مخصوص و با کفشهایی که زیر آن تیغه دارد، روی یخ سُر میخورند و حرکات نمایشی انجام میدهند.