کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پیران سر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پیران سر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پیرانهسر› [قدیمی] pirānsar روزگار پیری؛ سر پیری: ◻︎ به پیرانسر اکنون برآوردگاه / بگردیم یک با دگر بیسپاه (فردوسی: ۴/۱۱۵).
-
واژههای مشابه
-
پیران سال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] pirānsāl زمان پیری؛ روزگار پیری: ◻︎ گفت کاندیشه نیستت ز وبال / که نهی تهمتم به پیرانسال (ناصرخسرو: لغتنامه: پیرانسال).