کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پژوهش در نظام سلامت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پژوهش خوانده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) (حقوق) pažuhešxānde کسی که از او شکایت شده.
-
پژوهش خواه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) (حقوق) pažuhešxāh کسی که شکایت میکند.
-
پژوهش گر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) pažuhešgar پژوهشکننده.
-
جستوجو در متن
-
قرنطینه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. مٲخوذ از فرانسوی: quarantaine] ‹قرنطین› qarantine ۱. مکانی که در آن برای پیشگیری از شیوع بیماریهای واگیردار، افراد مظنون به داشتن بیماری خاصی را برای مدتی معین نگهداری میکنند تا سلامت یا عدم سلامت آنان مشخص شود.۲. نگه داشتن افراد مشکوک...
-
ردالصدرعلی العجز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (ادبی) raddossadre'alal'ajoz در بدیع، تکرار کلمۀ آخر بیت در اول بیت بعد، مانند کلمۀ «نظام» در این شعر: قوام دولت و دین روزگار فضل و هنر / ز فضل وافر تو یافت زیب و فر و نظام ـ نظام ملت و ملکی عجب نباشد اگر / به رونق است در این روز...
-
فئودالیسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: féodalisme] (جامعهشناسی) fe'odālism ۱. نظام اجتماعی اروپا در قرون وسطی که در آن مالکان بزرگ صاحب زمینهای وسیع بودند و کشاورزان و رعایای وابسته به زمین برای آنها کار میکردند.۲. نظام ارباب و رعیتی در ایران و آسیای میانه.
-
گوشه گیری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] gušegiri در گوشهای نشستن؛ گوشهنشینی؛ انزوا: ◻︎ گوشهگیری و سلامت هوسم بود ولی / شیوهای میکند آن نرگس فَتّان که مپرس (حافظ: ۵۴۸).
-
پارنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پایرنج› [قدیمی] pāranj ۱. = حقالقدم: ◻︎ لاجرم عاقبت به پارنجش / هم سلامت دهند و هم گنجش (نظامی۴: ۵۷۵).۲. پولی که به مطرب و نوازنده بدهند تا در جشن یا مجلس عروسی حاضر شود.
-
پنج نوش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (طب قدیم) panjnuš معجونی که پزشکان قدیم از پنج داروی مقوی میساختهاند؛ فنجنوش: ◻︎ در چارسوی فقر درآ تا ز راه ذوق / دل را ز پنجنوش سلامت کنی دوا (خاقانی: ۴).
-
ویزیت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: visite] (پزشکی) vizit ۱. بررسی پزشکی برای ارزیابی سلامت فرد یا تشخیص نوع بیماری او.۲. پولی که پزشک در ازای معاینۀ فرد دریافت میکند.
-
صدقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: صدقَة، جمع: صَدَقات] sadaqe آنچه در راه خدا به بینوایان میدهند به جهت ثواب؛ چیزی که کسی برای سلامت خود و دفع بلا به مردم فقیر و مستحق میدهد؛ صدقۀ سر؛ صدقهسری.
-
آریستوکراسی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: aristocratie] (سیاسی) 'āristok[e]rāsi ۱. نظام حکومتی که اشراف در رٲس آن قرار دارند.۲. اشرافیت.
-
کاپیتالیسم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: capitalisme] (جامعهشناسی) kāpitālism نوعی نظام اقتصادی که بر اصول آزادی فردی در فعالیتهای اقتصادی و حق مالکیت خصوصی بنا شده؛ سرمایهداری.
-
ناگزرد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] nāgozerd ناگزیر؛ ناچار؛ ضروری: ◻︎ باد همچون آسمان و آفتاب / در نظام کل وجودش ناگزرد (انوری: ۱۳۰).