کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوشش بسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پانسمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: pansement] (پزشکی) pānsemān پوشش پارچهای که برای محافظت از زخم روی آن بسته میشود.
-
کاپشن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از فرانسوی: capuchon] kāpše(a)n پوشاک زمستانی به شکل نیمتنۀ کوتاه، کلاهدار یا بیکلاه، که جلو آن با زیپ بسته میشود و در پوشش داخلی آن پارچههایی از الیاف طبیعی یا مصنوعی برای گرم کردن دوخته میشود.
-
ساباط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: سَوابیط و ساباطات] [قدیمی] sābāt ۱. دالان و راهرو روپوشیده بین دو خانه یا دو دکان: ◻︎ بود ساباطی اندر آن رسته / از دو سو سُمجهای در بسته (بهار: ۷۱۲).۲. پوشش بالای رهگذر.۳. سقفی که در زیر آن راه ورود به خانه باشد.
-
انگشتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به انگشت) 'angošti ۱. جای انگشت در دستکش.۲. پوشش لاستیکی برای محافظت از انگشت زخمشده.۳. پیشامدگی باریک یا پهنی که به عنوان راهنما یا محافظ در یک مکانیسم به کار میرود.۴. قطعهای از نوعی خمکُن که به تیر بالایی بسته یا از آن...
-
باز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bāz ۱. [مقابلِ بسته] ویژگی پنجره، در، روزنه، و مانندِ آن که امکان ورود و خروج از آن وجود داشته باشد؛ گشوده.۲. بدون پوشش: زخم باز.۳. [مجاز] در حال کار و فعالیت: مغازهها باز بود.۴. گسترده؛ بدون مانع: دشتهای باز.۵. با فاصلۀ زیاد از هم: دستهای ب...