کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پنگان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بنگان، بنکام، فنجان› [قدیمی] pa(e)ngān ۱. پیالۀ مسی که ته آن سوراخ دارد و دهقانان سابقاً موقعی که میخواستند آب قنات یا رودخانه را میان خود تقسیم کنند آن را مقیاس قرار میدادند به این طریق که پنگان را میان تغاری پر از آب میگذاشتند تا کمکم پر...
-
واژههای مشابه
-
نیلی پنگان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پیروزهپنگان› [قدیمی، مجاز] nilipengān آسمان.
-
جستوجو در متن
-
پنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] peng = پنگان
-
سرچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹سرجه› [قدیمی] sarče = پنگان
-
فنجان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: پنگان] fenjān ۱. ظرف کوچک چینی یا بلوری که در آن چای یا قهوه میخورند.۲. = پنگان
-
گری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] gari ۱. پیمانه؛ کیل؛ پنگان.۲. گز؛ جریب: ◻︎ زآنکه امثال مرا بیشاعری بسیار داد / کاخهای چارپوشش باغهای چلگری (انوری: ۴۵۶).۳. گره.
-
ساعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ساعة، جمع: ساعات] sā'at ۱. مقیاس زمان، یک جزء از ۲۴ جزء یک شبانه روز که عبارت از ۶۰ دقیقه و هر دقیقه ۶۰ ثانیه است.۲. دستگاهی که بهوسیلۀ آن وقت را میشناسند و اوقات شب و روز را به دست میآورند.۳. [مجاز] وقت؛ هنگام.۴. [مجاز] زمان اندک...