کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پنجه دزدیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آهنین پنجه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] 'āhaninpanje دارای پنجههای قوی مانند آهن؛ آهنینچنگال؛ قویپنجه؛ پرزور.
-
قوی پنجه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] qavipanje ۱. زبردست.۲. آن که زور بازو دارد.
-
جستوجو در متن
-
وهشتواش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (اوستایی vahištōišt) ‹هشتویش، هیشتواشت، وهشتوشت› [قدیمی] vaheštvāš روز پنجم از پنجۀ دزدیده؛ خمسۀ مسترقه.
-
اهنود
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹اهنوت› 'ahonvad ۱. نخستین بخش از پنج بخش گاتها.۲. روز اول از خمسۀ مسترقه یا پنجۀ دزدیده.
-
بهیزک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: vahīĵak] ‹وهیجک› [قدیمی] behizak پنج روز آخر سال در تقویم ایران باستان که بهترتیب عبارت است از: اَهنَوَد، اُشتَوَد، سپنتَمَد، وهوخشتر، و وهِشتواش؛ پنجه؛ پنجۀ دزدیده؛ پنجک؛ پنجۀ مسترقه؛ اندرگاه. Δ چون در گاهنمای باستانی ایران هر م...