کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پناخسرو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پناخسرو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹خسروپناه› [قدیمی] panāxosro[w] ۱. پادشاهی که شاهان دیگر در پناه او باشند: ◻︎ مرا کَز دست خسرو نقل و جام است / نه کیخسرو پناخسرو غلام است (نظامی۲: ۱۷۷).۲. پادشاه بزرگ.
-
جستوجو در متن
-
فناخسرو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [معرب. مٲخوذ از فارسی: پناخسرو] [قدیمی] fan[n]āxosro[w] = پناخسرو