کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پسراندر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پسراندر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پسندر› [قدیمی] pesar[']andar ۱. ناپسری.۲. پسر همسر شخص از همسر دیگر.
-
جستوجو در متن
-
ناپسری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nāpesari پسری که از زن یا شوهر دیگر باشد؛ پسراندر.
-
ربیب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] ‹ربوب› [قدیمی] rabib ۱. پسری که زوجۀ شخص از شوهر سابق خود داشته باشد؛ ناپسری؛ پسراندر.۲. پرورده.
-
پسندر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مخففِ پسراندر] [قدیمی] posandar = پسراندر: ◻︎ جز به مادندر نماند این جهان گربهروی / با پسندر کینه دارد همچو با دختندرا (رودکی: ۵۱۹).
-
اندر
فرهنگ فارسی عمید
(حرف اضافه) [پهلوی: andar] [قدیمی] 'andar ۱. در؛ تو؛ درونِ؛ در میانِ.۲. (پیشوند) بر سر افعال درمیآید: اندرآمدن (درآمدن)، اندرافتادن (درافتادن).۳. (پسوند) در آخر اسم (معمولاً اعضای خانواده) درمیآید و معنی خوانده یا ناتنی میدهد: پدراندر (پدرخوا...