کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرگویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرگویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) porguy(')i پرحرفی؛ زیاد حرف زدن؛ بسیارسخن گفتن.
-
جستوجو در متن
-
پرچانگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) porčānegi پرگویی؛ بسیارگویی.
-
روده درازی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عامیانه، مجاز] rudederāzi پرحرفی؛ پرگویی.
-
وراجی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مٲخوذ از عربی؟. فارسی] verrāji پرحرفی؛ پرگویی.
-
فراخ سخنی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی، مجاز] farāxsoxani پرگویی؛ بیهودهگویی.
-
کل کل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) kalkal پرگویی؛ پرحرفی؛ بحث بیهوده.〈 کلکل کردن: (مصدر لازم) [عامیانه] پرگویی کردن و سر یکدیگر را به درد آوردن.
-
گزاف گویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) ‹گزافهگویی› gazāfguy(')i ۱. بیهودهگویی؛ لافزنی.۲. پرگویی.
-
ور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ورور› [عامیانه] ver سخن بیهود و بسیار؛ پرحرفی.〈 ور زدن: (مصدر لازم) [عامیانه] پرگویی کردن.
-
اطناب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی، مقابلِ ایجاز] 'etnāb ۱. دراز کردن سخن؛ پرگویی؛ طول کلام.۲. [مقابلِ ایجاز] (ادبی) به کار بردن لفظ بسیار برای معنی اندک.
-
اطاله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: اطالَة] ‹اطالت› 'etāle طول دادن؛ دراز کردن؛ به درازا کشاندن.〈 اطالهٴ کلام: طول دادن کلام؛ به درازا کشاندن سخن.〈 اطالهٴ لسان: [مجاز]۱. زباندرازی کردن؛ زباندرازی.۲. پرگویی.