کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرآزار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرآزار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] por[']āzār ۱. بسیارآزرده؛ سخترنجیده؛ دردمند: ◻︎ دل من پرآزار از آن بدسگال / نبد دست من چیره بر بدهمال (ابوشکور: شاعران بیدیوان: ۱۰۳).۲. بسیارآزاردهنده: ◻︎ ز کندی به تیزی نهادند روی / پرآزار گشتند و پرخاشجوی (فردوسی: لغتنامه: پرآ...
-
جستوجو در متن
-
پرآسیب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] por[']āsib ۱. پرآزار؛ پردردورنج.۲. پرآفت.