کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پدال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پدال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: pédale] pedāl ۱. پایی؛ مربوط به پا.۲. رکاب.۳. اهرم کنترلکننده در اتومبیل و بعضی دستگاهها که زیر پا قرار میگیرد.۴. (موسیقی) وسیلهای پایی در سازهایی مانند پیانو، هارپ، و امثال آن که به نوازنده کمک میکند تا طنین صداها را ممتد، خیلی ...
-
جستوجو در متن
-
ارگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: orgue، مٲخوذ از یونانی و لاتینی] (موسیقی) 'org نوعی ساز بادی شبیه پیانو متشکل از دو ردیف صفحهکلید و یک مجموعه پدال که اصوات آن بهوسیلۀ جریان هوا در لولههایی با اندازههای مختلف تولید میشود. Δ نواختن این ساز قدیمی از قرن ...
-
کلاج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: clutch] kelāj دستگاهی در اتومبیل که راننده میتواند با اتصال دادن آن به موتور قدرت دورانی موتور را به جعبهدنده و چرخهای اتومبیل انتقال دهد، یا با جدا کردن آن از موتور، اتومبیل را از حرکت بازدارد. این دستگاه بهوسیلۀ پدال کلاچ که زیر...
-
لنت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: lint] lent ۱. نواری که در اتومبیل در کاسۀ لنت در محل ترمز چرخها در دو قسمت هلالیشکل قرار دارد و با فشار دادن پدال ترمز به جدار کاسۀ لنت میچسبد و اتومبیل میایستد.۲. پارچهای که برای محافظت از بار روی ماشین میکشند.