کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پختگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پختگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) poxtegi ۱. پخته بودن.۲. حالت و چگونگی هرچیز پختهشده.۳. [مجاز] آزمودگی؛ تجربه داشتن؛ باتجربه بودن.
-
جستوجو در متن
-
خام اندیش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] xām[']andiš دارای اندیشۀ خام و نادرست: ◻︎ پدرش یزدگرد خاماندیش / پختگی کرد و دید طالع خویش (نظامی۴: ۵۶۴).
-
نضج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] nozj ۱. [مجاز] پدید آمدن و حرکت به سوی کمال.۲. [قدیمی] پختگی؛ رسیدگی.۳. [قدیمی] پخته شدن گوشت.۴. [قدیمی] رسیدن میوه.