کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پایگاه 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مکانت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مکانة، جمع: مکانات] [قدیمی] makānat ۱. جا؛ جایگاه.۲. پایگاه؛ منزلت؛ مقام.
-
مکین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] makin ۱. جاگرفته؛ جایگیر.۲. صاحب پایگاه و منزلت.
-
مرکز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: مراکز] markaz ۱. میان دایره؛ نقطۀ وسط دایره.۲. محل اقامت شخص یا حاکم و والی؛ پایگاه.۳. محل؛ مکان.۴. [قدیمی، مجاز] دنیا؛ جهان.〈 مرکز ثقل: (فیزیک)۱. گرانیگاه.۲. جایگاه اصلی چیزی.
-
پای دام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پادام› [قدیمی] pāydām ۱. تله؛ دام.۲. نوعی دام که از موی دُم اسب درست کنند و در زمین بگسترانند تا پای پرندگان در آن گیر کند.۳. مرغی که صیاد در کنار دام ببندد تا مرغان دیگر به هوای او در دام بیفتند.۴. [مجاز] هر نوع حیله و نیرنگی که برای فریب داد...
-
نهاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، بن ماضیِ نهادن) [پهلوی: n(i)hātan] na(e)hād ۱. = نهادن۲. سرشت؛ طبیعت: ◻︎ خدای عرش جهان را چنین نهاد «نهاد» / که گاه مردم شادان و گه بُوَد ناشاد (رودکی: ۴۹۵).۳. ضمیر؛ دل.۴. سازمان؛ مؤسسه.۵. بنیان؛ اساس.۶. (ادبی) = مسندٌالیه۷. [قدیمی] روش؛ طرز؛ ر...