کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پارگین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پارگین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بارگین› [قدیمی] pārgin گودالی که آبهای کثیف و گندیده در آن جمع میشود؛ منجلاب؛ گندآب.
-
جستوجو در متن
-
بارگین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] bārgin = پارگین
-
خا٣
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] xā گودالی که آبهای کثیف یا آب حمام و مطبخ در آن جمع میشود؛ آبریز؛ پارگین.