کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پارسنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پارسنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پاسنگ، پاهنگ، پارهسنگ› pārsang سنگی که در یک کفۀ ترازو بگذارند تا با کفۀ دیگر برابر شود.
-
جستوجو در متن
-
پاهنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پاهنگه› pāhang = پارسنگ
-
پاسنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] pāsang = پارسنگ
-
ورسنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] varsang = پارسنگ
-
پاره سنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پارسنگ› pāresang ۱. پارهای از سنگ؛ یک تکۀ سنگ.۲. = پارسنگ