کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ویروس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ویروس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: virus] (زیستشناسی) virus ۱. جاندار تکسلولی که در خارج از بدن موجودات زنده، هیچگونه علائم حیاتی از خود نشان نمیدهد و عامل بیماریهایی چون فلج اطفال، سرخک، و آنفولانزا است.۲. برنامهای کامپیوتری که باعث ایجاد اختلال در نرمافزار یا ...
-
جستوجو در متن
-
تلقیح
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] talqih ۱. (پزشکی) داخل کردن ویروس یا میکروب ضعیفشدۀ یک مرض واگیردار به بدن از طریق خراش دادن پوست برای تولید بیماری خفیف بهمنظور ایجاد ایمنی در برابر همان مرض، مانند داخل کردن مایۀ آبله به بدن برای جلوگیری از مبتلا شدن به آن؛ مای...
-
تب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تپ› (پزشکی) tab حالت زیاد شدن حرارت بدن که گاهی با برخی تغییرات موضعی و امراض دیگر همراه است.〈 تب آوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] مبتلا شدن به تب.〈 تب خرگوشی: (پزشکی) = تولارمی〈 تب دق: (پزشکی) = سلّ〈 تب راجعه: (پزشکی) بیماری عف...