کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وَن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) van ۱. درخت زبانگنجشک.۲. بنه؛ حبةالخضرا؛ وندانه.
-
واژههای همآوا
-
ون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) van ۱. درخت زبانگنجشک.۲. بنه؛ حبةالخضرا؛ وندانه.
-
جستوجو در متن
-
وندانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) vandāne دانۀ ون؛ حبةالخضرا.
-
ونژد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ونزد، ونیژد› (زیستشناسی) [قدیمی] vanžad صمغ درخت ون.
-
گروهه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) goruhe = گروه: ◻︎ ز بس گروههٴ زنبورههای تندرغو / ز بس گلولهٴ خمپارههای تِنّین ون (قاآنی: ۶۲۸).