کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وطن دشمن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وطن دشمن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] vatandošman آن که به وطن خود خیانت میکند؛ دشمن وطن.
-
واژههای مشابه
-
وطن دوست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] ‹وطنخواه› vatandust کسی که وطن خود را دوست دارد؛ میهندوست؛ میهنخواه.
-
وطن گاه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] [قدیمی] vatangāh وطن؛ میهن؛ محل اقامت.
-
جستوجو در متن
-
دوست
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: dōst] dust ۱. [مقابلِ دشمن] یار؛ همدم؛ رفیق مهربان.۲. دوستدارنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): خدادوست، وطندوست، شاهدوست.
-
دفاع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] defā' ۱. از کسی حمایت کردن.۲. بدی و آزاری را از خود یا از دیگری دور کردن.۳. وطن و ناموس و حقوق خود را از دستبرد دشمن حفظ کردن.