کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وحل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
وحل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَوْحال و وُحُول] [قدیمی] vahal گلولای؛ منجلاب.
-
واژههای همآوا
-
وهل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] vohl کاج؛ سرو کوهی؛ عرعر؛ ابهل.
-
جستوجو در متن
-
اوحال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: اَوحال، جمعِ وَحَل] [قدیمی] 'o[w]hāl = وحل
-
وحول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ وَحل] [قدیمی] vohul = وحل
-
شاهده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: شاهدَة، مؤنثِ شاهد، جمع: شواهد] [قدیمی] šāhede = شاهد: ◻︎ رفت آن عجوز پر دغل، رفت آن زمستان و وَحَل / آمد بهار و زاد از او صد شاهد و صد شاهده (مولوی۲: ۱۲۰۲).