کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واهمه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نهازیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] nehāzidan ترسیدن؛ واهمه کردن.
-
چغزیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] čaqzidan ۱. ناله کردن؛ زاری کردن؛ آه و ناله کردن.۲. واهمه کردن؛ ترسیدن: ◻︎ در فنا جلوه شود فایدۀ هستیها / پس نباید ز بلا گریه و درچغزیدن (مولوی: ۶۹۵).
-
شکوهیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹اشکوهیدن› [قدیمی] še(o)kuhidan ترسیدن؛ واهمه کردن: ◻︎ جهانداران ز خشم او شکوهند / چو غمازان شکوهند از عیاران (قطران: ۲۳۸).
-
هراسیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) harāsidan ترسیدن؛ واهمه کردن: ◻︎ بنایی که محکم ندارد اساس / بلندش مکن ور کنی زاو هراس (سعدی۱: ۹۸).
-
شکهیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹شکوهیدن› [قدیمی] še(o)kohidan ۱. مضطرب شدن؛ بیقرار شدن.۲. ترسیدن؛ واهمه کردن: ◻︎ وآن کبوترشان ز بازان نشکهد / باز سر پیش کبوترشان نهد (مولوی: ۳۳۱).