کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
والیبال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
والیبال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: volley ball] (ورزش) vālibāl نوعی ورزش دستهجمعی که بین دو دستۀ ششنفری در میدانی به طول ۱۸ و عرض ۹ متر انجام میشود. در وسط میدان یک پردۀ توری بر روی دو پایه به ارتفاع ۵ و ۲ متر نصب میکنند و بازیکنان توپ را با ضربۀ دست از بالای تور ب...
-
جستوجو در متن
-
بازیکن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) (ورزش) bāzikon آنکه در مسابقهای از قبیل فوتبال، والیبال، و مانندِ آن بازی میکند.
-
رفری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: r`eferee] referi ۱. حکم؛ داور.۲. (ورزش) داور بازی، بهویژه بازیهایی که طبق قوانینی صورت میگیرد مانند، فوتبال، والیبال، و تنیس.
-
آبشار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ābšār ۱. (زمینشناسی) آب جوی یا رود که از جای بلند به پایین فروریزد.۲. (ورزش) در والیبال، تنیس، و پینگپنگ، نوعی ضربۀ محکم و سریع برای حمله و سرازیر کردن توپ.
-
سرویس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [فرانسوی: service] servis ۱. فعالیتی که به منظور رفع نیازهای دیگران انجام میشود.۲. (اسم) تشکیلات مجری امور اجتماعی، سیاسی، اداری، و امثال آنها: سرویس خبری، سرویس پستی، سرویس اداری.۳. (اسم) خودرویی که در ساعت معینی آمادۀ جابهجا کردن اعضا...