کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
والان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
والان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) vālān گروهی از پستانداران دریایی.
-
والان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] vālān = بادیان
-
جستوجو در متن
-
بادیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بادیانه، وادیان› (زیستشناسی) bādiyān گیاهی خوشبو با گلهای زرد چتری که دانههای ریز و معطر آن بهعنوان چاشنی غذا و دارو مصرف میشود؛ رازیان؛ رازیانه؛ رازیانج؛ رازیام؛ بادتخم؛ والان.〈 بادیان ختایی: (زیستشناسی) میوۀ درختی بومیِ شرق آسیا ...