کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واجد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واجد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] vājed ۱. دارنده؛ دارا.۲. (تصوف) ویژگی سالکی که در حالت وجود است.۳. از نامهای خداوند.
-
جستوجو در متن
-
جامع الشرایط
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: جامعالشّرائط] jāme'oššarā'y(')et کسی که صفات و شرایط لازم برای کاری را داشته باشد؛ واجد شرایط.
-
فاقد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] fāqed ۱. [مقابلِ واجد] آنکه یا آنچه چیزی را ندارد؛ محروم؛ بینصیب.۲. [قدیمی] ویژگی زنی که شوهر یا فرزند خود را از دست داده.