کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: vāč] vāj ۱. (زبانشناسی) کوچکترین جزء زبان که باعث تمایز معنی میشود.۲. [قدیمی] کلمه.۳. [قدیمی] دعایی که زردشتیان در سر خوان طعام میخوانند.۴. [قدیمی] زمزمه.
-
جستوجو در متن
-
و
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ve نام واج «و».
-
ﻫ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) he نام واج «ه».
-
ﺑ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) be نام واج «ب».
-
ک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ke نام واج «ک».
-
گ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ge نام واج «گ».
-
م
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) me نام واج «م».
-
ل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) le نام واج «ل».
-
چ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) če نام واج «چ».
-
خ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) xe نام واج «خ».
-
ج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) je نام واج «ج».
-
غین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] qeyn نام واج «غ».
-
ف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) fe نام واج «ف».
-
ق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) qe نام واج «ق».