کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
وابسته به یکدیگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تلازم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] talāzom لازموملزوم یکدیگر بودن؛ لازم هم بودن؛ وابسته به هم بودن: ◻︎ با بخت حملهاش را گویی توافق است / با فتح پویهاش را مانا تلازم است (قاآنی: ۹۰۲).
-
راسته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) rāste ۱. (زیستشناسی) گوشت چسبیده به ستون مهرهها؛ پشتمازه؛ پشتمازو.۲. راه راست و هموار.۳. دالان بزرگ و بدون پیچ و خم در بازار.۴. طول؛ بخش طولی: راستهٴ پارچه.۵. (زیستشناسی) از گروههایی که در تقسیمبندی گیاهان و جانوران به کار میرود و تیره...