کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هندوانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هندوانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹هندانه، هندویانه› (زیستشناسی) hendevāne میوهای درشت، با پوست ضخیم، مغز لطیف و آبدار و سرخ یا زرد، تخمهای ریز، بوتۀ خزنده، برگهای بریده، و شاخههایی که روی زمین میخوابد.〈 هندوانهٴ ابوجهل: (زیستشناسی) = حنظل
-
هندوانه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به هندُوان) [قدیمی، مجاز] hendovāne سیاه: ◻︎ خاقانی است هندوی آن هندُوانهزلف / وآن زنگیانه خال سیاه مدوّرش (خاقانی: ۲۱۹).
-
جستوجو در متن
-
ابوجهل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) 'abujahl = هندوانه 〈 هندوانۀ ابوجهل
-
هندویانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) hendoviyāne = هندوانه
-
باغتره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] bāqtare کشتزار خربزه، هندوانه، خیار، و مانندِ آنها.
-
لاهوره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] lāhure قاش خربزه یا هندوانه و امثال آنها.
-
خربز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] xarboz ۱. خربزه.۲. هندوانه.
-
پهنور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] pahnur کبست؛ حنظل؛ هندوانۀ ابوجهل.
-
جالیزکاری
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (کشاورزی) jālizkāri کاشتن خربزه، هندوانه، خیار، و مانند آن.
-
جالیز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پالیز، فالیز› (کشاورزی) jāliz کشتزاری که در آن خربزه، هندوانه، خیار، و مانند آن میکارند.
-
بطیخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] bettix ۱. خربزه.۲. هندوانه.۳. کدو.
-
جلونک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چلونک، جلنگ› [قدیمی] jalunak بوتۀ خربزه، هندوانه، خیار، و مانند آنها؛ بیاره؛ بیاج.
-
تربز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹تربزه› (زیستشناسی) to(a)rboz ۱. هندوانه.۲. خیار.۳. بادرنگ.
-
پالیزکار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] pālizkār ۱. سبزیکار.۲. کسی که پیشهاش کاشتن خیار، خربزه، هندوانه، و امثال آنها است.