کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
همه فن حریف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
همه فن حریف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فارسی. عربی] [مجاز] hamefanharif کسی که در هر کار و هر هنری دست دارد.
-
واژههای مشابه
-
همه دان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] hamedān دانندۀ همه چیز؛ بسیارآگاه.
-
همه ساله
فرهنگ فارسی عمید
(قید) hamesāle هرساله؛ هرسال؛ درهرسال.
-
همه کاره
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه، مجاز] hamekār ۱. کسی که هر کاری از او برآید؛ آنکه به هر کاری احاطه داشته باشد؛ هرکاره.۲. [مجاز] صاحب نفوذ.
-
همه گیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) (پزشکی) hamegir مرضی که در یک زمان بسیاری از مردم یک شهر را مبتلا سازد.
-
جستوجو در متن
-
فن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فنّ، جمع: فنون، جمعالجمع: افانین] fan[n] ۱. کاری که مستلزم تجربه یا آموزش قبلی است: فن خانهداری.۲. صنعت.۳. (ورزش) در کُشتی، هر عملی که کشتیگیر برای زمین زدن حریف و غلبه بر او انجام میدهد؛ بند.۴. [قدیمی] نیرنگ.