کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هتم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
حتم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] hatm ۱. حتمی.۲. (قید) [عامیانه] یقیناً؛ قطعاً.۳. [قدیمی] آنچه بهجا آوردنش لازم و واجب است؛ لازم؛ واجب.
-
حطم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] hatm شکستن؛ خرد کردن.
-
جستوجو در متن
-
زلل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] zalal ۱. (ادبی) در عروض، اجتماع خرم و هتم است که از مفاعیلن فاع باقی بماند و فعل به جای آن بگذارند.۲. [قدیمی] لغزیدن و افتادن.۳. [قدیمی] از حق و صواب منحرفگشتن.۴. [قدیمی] لغزش؛ خطا.۵. [قدیمی] کمی؛ نقصان.