کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هبر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹هپر› [قدیمی] habar چرک و ریم زخم.
-
واژههای همآوا
-
حبر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [معرب، مٲخوذ از عبری] [قدیمی] ha(e)br ۱. عالِم؛ دانشمند.۲. پیشوای روحانی و دانشمند یهود.
-
حبر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] hebr ۱. مرکّب؛ جوهر.۲. نوعی پارچۀ لطیف و موجدار.