کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هباب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هباب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] hebāb ۱. به نشاط آمدن.۲. تندوتیز رفتن.
-
واژههای همآوا
-
حباب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حَباب] hobāb ۱. برآمدگیهایی که هنگام سقوط چیزی در آب یا موقع آمدن باران در سطح آب پیدا میشود.۲. پوشش شیشهای یا پلاستیکی که روی چراغ میگذارند.
-
حباب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] hobāb ۱. دوستی؛ عشق.۲. (اسم، صفت) محبوب.۳. (اسم) دیو.۴. (اسم) شیطان.۵. (اسم) مار.