کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هاری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (پزشکی) hāri مرضی که در بعضی حیوانات مانند سگ، گربه، و گرگ تولید میشود و دارای میکروب مخصوصی است و ممکن است بر اثر گزش حیوان مبتلا، مانند سگ میکروب آن سرایت کند و باعث جنون هاری شود؛ داءالکلب؛ راژ.
-
جستوجو در متن
-
داالکلب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (پزشکی) [قدیمی] dā'olkalb = هاری
-
کلب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] kaleb ویژگی سگ گزنده و مبتلا به هاری.〈 کلبکلب: ‹کلبالکلب› [قدیمی] سگ دیوانه و گزنده؛ سگ هار.
-
هار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) hār ۱. (پزشکی) مبتلا به مرض هاری: سگ هار.۲. [عامیانه، مجاز] بسیارعصبانی.