کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیکورو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیکورو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹نکورو› [قدیمی] nikuru خوبرو؛ خوشگل؛ زیبا.
-
جستوجو در متن
-
نکورو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] nekuru = نیکورو
-
بدیع الجمال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] badioljamāl نیکورو؛ زیبا؛ خوبرو.
-
پاک رو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹پاکروی› [قدیمی، مجاز] pākru نیکورو؛ زیبا؛ پاکچهر.
-
پاکیزه رو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹پاکیزهروی› [قدیمی، مجاز] pākizeru پاکرو؛ نیکورو؛ زیبا؛ خوبرو: ◻︎ خاتون خوبصورت پاکیزهروی را / نقش و نگار و خاتم پیروزه گو مباش (سعدی: ۱۰۲).
-
شوها
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: شَوهاء] [قدیمی] šo[w]hā ۱. ویژگی زن اخمو؛ بداخم؛ ترشرو.۲. زشترو.۳. نیکورو؛ زیبا۴. شوم؛ نامبارک. Δ در معنای ۲ و ۳ از اضداد است.