کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نیمه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: nīmak] nime ۱. نیم؛ نصف چیزی.۲. نصف آجر یا خشت.
-
جستوجو در متن
-
منتصف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] montasaf ۱. نیمه و وسط چیزی.۲. نیمۀ راه.
-
نصف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] nesf نیم؛ نیمه؛ نیمۀ چیزی.
-
شقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: شِقَّة] ša(e)qqe نیمۀ چیزی؛ نیمۀ هرچیز که بهدرازا شکافته شده باشد؛ نیمۀ شکافتهشده.〈 شقه کردن: (مصدر متعدی) کسی یا چیزی را از درازی دو نیمه کردن.
-
شطر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: اَشطُر و شُطور] [قدیمی] šatr پارهای از چیزی؛ جزء؛ پاره؛ نیمه؛ نیمۀ چیزی.
-
شق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] šeq[q] ۱. نیمۀ بدن؛ یک طرف بدن.۲. نیمۀ برابر و مساوی از چیزی؛ نیمۀ چیزی.۳. ناحیه.۴. کرانه؛ سو.
-
منصف
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] monassef دونیمهکننده.
-
الهه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، مصدر) [عربی: الٰهَة] 'elāhe نیمهخدای مؤنث؛ ایزدبانو.
-
انتصاف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'entesāf ۱. داد گرفتن.۲. باانصاف رفتار کردن.۳. به نیمه رسیدن.۴. نیمۀ چیزی را گرفتن.
-
ژانویه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: janvier] žānviye ماه اول از سال میلادی که ۳۱ روز و تقریباً برابر نیمۀ دوم دی و نیمۀ اول بهمنماه است.
-
استپ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: stepp، مٲخوذ از روسی] (جغرافیا) 'estep جلگۀ وسیع علفزار بدون درخت در نواحی نیمهخشک.
-
آسغدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [سُغدی] āsoqdan ۱. ناسوختن.۲. نیمه سوختن؛ نیمسوز شدن.
-
بدر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی جمع: بُدُور، مقابلِ هلال] (نجوم) badr ماه تمام؛ ماه شب چهارده؛ نیمۀ روشن ماه.
-
لپه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) lappe یک نیمه از یک دانۀ حبوبات، مانند نخود، لوبیا، باقلا و امثال آنها.