کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیلگون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیلگون
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [سنسکریت. فارسی] nilgun کبودرنگ؛ به رنگ نیل.
-
واژههای مشابه
-
نیلگون وطا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت. فارسی. عربی] [قدیمی، مجاز] nilgunvetā آسمان.
-
جستوجو در متن
-
ابیو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] 'abiv آبیرنگ؛ نیلگون؛ آسمانگون.
-
نیلاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [سنسکریت. فارسی] [قدیمی] nilāb آب نیل؛ آب نیلگون.
-
نیل فام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [سنسکریت. فارسی] nilfām کبودرنگ؛ به رنگ نیل؛ نیلگون.
-
ازرق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] 'azraq ۱. کبود؛ نیلگون؛ آبی.۲. (اسم) [قدیمی] خط هفتم جام شراب.
-
ازرق فام
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] [قدیمی] 'azraqfām کبودرنگ؛ نیلگون؛ آسمانگون: ◻︎ ساغر می بر کفم نِه تا ز بر / برکشم این دلق ازرقفام را (حافظ: ۳۲).
-
گون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: gōn] ‹گونه› [قدیمی] gun ۱. رنگ؛ لون.۲. نوع.۳. (پسوند) مانند؛ شبیه؛ رنگ (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آذرگون، گلگون، لالهگون، نیلگون.
-
رواق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] ra(e)vāq ۱. پیشخانه؛ پیشگاه خانه؛ سقف پیشخانه.۲. ایوان.۳. سایهبان.۴. راهرو و مدخل سقفدار در داخل عمارت.〈 رواق چرخ (زبرجد، فلک، کبود، نیلگون): [قدیمی، مجاز] آسمان.
-
پرنیان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: parnīkān] ‹پرنون، پرنو، پرن› [قدیمی] parniyān نوعی پارچۀ ابریشمی منقش؛ دیبای منقش؛ حریر نازک: ◻︎ چون پرند نیلگون بر روی پوشد مَرغزار / پرنیان هفترنگ اندر سر آرد کوهسار (فرخی: ۱۷۵)، ◻︎ آمد این نوبهار توبهشکن / پرنیان گشت باغ و برزن و ک...
-
سپهر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: spihr] sepehr ۱. آسمان؛ فلک.۲. (موسیقی) گوشهای در دستگاه راستپنجگاه.〈 سپهر برین: [قدیمی] آسمان نهم.〈 سپهر زنگاری: [قدیمی] = 〈 سپهر کبود〈 سپهر کبود: [قدیمی] آسمان نیلگون: ◻︎ گر ز خود غافلم به باده و رود / نیستم غافل...
-
آسمان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: āsmān] 'ās[e]mān ۱. (نجوم) فضای بیپایان و نیلگون که بالای سر ما دیده میشود. رنگ آبی آن، رنگ هوایی است که کرۀ زمین را احاطه کرده است.۲. (نجوم) فضایی که ستارگان و کهکشانها در آن قرار دارند.۳. سقف بنا.۴. نیروهایی ماوراءالطبیعه که بر...
-
طارم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: تارم] [قدیمی] tāra(o)m ۱. خرگاه؛ سراپرده.۲. گنبد.۳. خانۀ چوبی.۴. نردۀ چوبی یا فلزی.۵. چوببستی که برای تاک درست میکنند.〈 طارم اخضر: [قدیمی، مجاز] آسمان.〈 طارم اطلس: [قدیمی، مجاز] = 〈 طارم اخضر〈 طارم ا...