کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیلوفر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیلوفر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: nīlōpal] ‹نیلوپر، نیلوپرک، نیلپر، نیلوپل، نیروفر› (زیستشناسی) nilufar گیاهی با گلهای شیپوری و کبودرنگ که مانند پیچک به اشیای مجاور خود میپیچد و بالا میرود.〈 نیلوفر آبی: (زیستشناسی) نوعی نیلوفر دارای برگهای پهن و گلهای سفید ...
-
جستوجو در متن
-
لینوفر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] linufar = نیلوفر
-
نیلپر
فرهنگ فارسی عمید
‹نیلوپر› (اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] nilopar = نیلوفر
-
فل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از سنسکریت] (روانشناسی) [قدیمی] fol ۱. نیلوفر.۲. ریشۀ نیلوفر.۳. چوب درخت به.
-
آبو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ābu گل نیلوفر آبی.
-
ورتاج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] vartāj ۱. پنیرک؛ آفتاب گردک.۲. نیلوفر.
-
گلهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [هندی] (زیستشناسی) golhār گیاهی شبیه نیلوفر، دارای برگهای پهن و گلهای درشت سرخ و سفید و خوشبو که میان گلهای آن تخمهای ریز قرار دارد و بیشتر در تالابها میروید.
-
چهارگل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چارگل› (زیستشناسی) ča(ā)hārgol ۱. نقشی شبیه چهاربرگ گل.۲. جوشاندۀ دارویی گیاهی شامل: گل بنفشه، پنیرک، کدو، و نیلوفر که به عنوان مسهل و ملین به کار می رود.