کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیزه دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیزه دار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [قدیمی] neyzedār سرباز یا سپاهی که دارای نیزه باشد.
-
واژههای مشابه
-
نیزه باز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) neyzebāz ۱. آنکه با نیزه جنگ میکند و در نیزه زدن ماهر است.۲. [مجاز] آنکه با پررویی و نیرنگبازی چیزی از کسی بگیرد.
-
نیزه گذار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] neyzegozār آنکه با نیزه جنگ کند؛ نیزهزن؛ نیزهدار.
-
نیزه ور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] neyzevar = نیزهدار
-
جستوجو در متن
-
که
فرهنگ فارسی عمید
(ضمیر) [پهلوی: kē] ke ۱. ضمیر پرسشی که دربارۀ افراد به کار میرود؛ چه کسی؟؛ کدام فرد؟: ◻︎ که را جاودان ماندن امیّد ماند / چو کس را نبینی که جاوید ماند؟ (سعدی۱: ۵۶).۲. شخصی که (در ترکیب با «آن»، «این»، «هر»، و ضمایر شخصی): ◻︎ وآنکه در بحر قُلزُم است غ...