کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نکته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نُکتَة، جمع: نُکَت و نُکات] nokte ۱. مسٲلۀ دقیقی که با دقت نظر و امعان فکر بهدست آید.۲. جملۀ لطیفی که در شخص تٲثیر کند و مایۀ انبساط شود.
-
واژههای مشابه
-
نکته پرداز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی. فارسی] noktepardāz نکتهپرور؛ نکتهآرا؛ کسی که نکته یا مطلبی را خوب ادا کند.
-
نکته دان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] noktedān شخص زیرک و بافراست که خوب و بد را تمیز بدهد؛ نکتهشناس.
-
نکته سنج
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] noktesanj شخص باریکبین و تیزفهم و خوشذوق که در سخن اندیشه میکند.
-
نکته گیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] noktegir ایرادگیر؛ اعتراضکننده.
-
جستوجو در متن
-
نکات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ نُکتَة] ne(o)kāt = نکته
-
نکت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ نکته] [قدیمی] nokat = نکته
-
استبصار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'estebsār بصیرت؛ نکتهبینی.
-
خرده بین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xordebin باریکبین؛ نکتهسنج.
-
نازک اندیش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] nāzok[']andiš باریکبین؛ نکتهسنج.
-
عیب جویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] 'eybjuy(')i تفحص عیب و خطای دیگران؛ نکتهگیری؛ خردهگیری.
-
خرده بینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مجاز] xordebini باریکبینی؛ نکتهدانی؛ زیرکی؛ هوشمندی.
-
ظرافت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ظَرافة] ze(a)rāfat ۱. زیبایی.۲. [مجاز] نکتهسنجی؛ خوشطبعی.