کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکبت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نکبت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: نَکبَة، جمع: نَکَبات] ne(a)kbat ۱. مصیبت؛ رنج؛ سختی.۲. خواری؛ بیچارگی.
-
جستوجو در متن
-
نکبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی، جمعِ نِکبَة] [قدیمی] nakabāt = نکبت
-
منکوب
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mankub مصیبتدیده؛ دچار نکبتشده؛ رنجدیده؛ سختیکشیده.
-
شئامت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: شآمة] ‹شئامت› ša'āmat ۱. شوم و بدفال شدن؛ نامبارک شدن.۲. نکبت؛ بدبختی.
-
یسار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] yasār ۱. [مقابلِ یمین] طرف چپ؛ سمت چپ.۲. [مجاز] شوم؛ نامبارک.۳. [مجاز] کسی که دیدن روی او باعث نکبت و نحوست شود: ◻︎ نشسته مدعیانند از یمین و یسار / خدای را که بپرهیز از «یساری» چند (ظهوری: لغتنامه: یسار).۴. (اسم مصدر) فراخی...
-
دار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمع: دیار] [قدیمی] dār ۱. خانه؛ سرا.۲. [مجاز] دنیا.〈 دار عقبی: [قدیمی، مجاز] خانۀ آخرت؛ جهان دیگر.〈 دار غرور: [قدیمی، مجاز]۱. سرای خودخواهی و خودبینی.۲. دنیا: ◻︎ دور باد از خجسته مجلس تو / نکبت دهر پیر و دار غرور (سوزنی: ۲۰۸).&...