کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نژاد زیستشناختی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آزاده نژاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'āzādenežād اصیل؛ نجیب.
-
گرامی نژاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) gerāminežād آنکه از خاندان شریف است؛ عالینسب؛ والاتبار.
-
مردم نژاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] mardomnežād از نژاد آدمی؛ انسان.
-
فرخ نژاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] farroxnežād دارای نژاد عالی و نیکو.
-
پری نژاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] parinežād ۱. از نژاد پری؛ پریزاد؛ پریزاده.۲. [مجاز] زیبا مانند پری.
-
پاک نژاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] pāknežād پاکگوهر؛ پاکزاد؛ نجیب؛ اصیل.
-
تازی نژاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مٲخوذ از عربی. فارسی] [قدیمی] tāzinežād آنکه از نژاد عرب باشد.
-
عالی نژاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] 'ālinežād عالینسب؛ عالیگهر؛ نجیب و شریف.
-
هم نژاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) hamnežād دو یا چند تن که از یک نژاد باشند.