کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نَّهَارَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nahār ۱. = ناهار۲. (صفت) [قدیمی] گرسنه.۳. (اسم مصدر) [قدیمی، مجاز] کاهش؛ کاستی: ◻︎ ملک برفت و علامت بدان سپاه نمود / بدان زمان که بسیج نهار کرد «نهار» (فرخی: ۵۲).۴. (اسم مصدر) [قدیمی، مجاز] کاهش تن؛ لاغری.
-
نهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، مقابلِ لَیل] [قدیمی] nahār روز.
-
واژههای همآوا
-
نهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) nahār ۱. = ناهار۲. (صفت) [قدیمی] گرسنه.۳. (اسم مصدر) [قدیمی، مجاز] کاهش؛ کاستی: ◻︎ ملک برفت و علامت بدان سپاه نمود / بدان زمان که بسیج نهار کرد «نهار» (فرخی: ۵۲).۴. (اسم مصدر) [قدیمی، مجاز] کاهش تن؛ لاغری.
-
نهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، مقابلِ لَیل] [قدیمی] nahār روز.