کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نُم خدا = نام خدا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: nam, namb] ‹نمج، نمچ› nam ۱. اثر تری؛ رطوبت؛ نا.۲. (صفت) [مجاز] مرطوب.۳. [قدیمی] آب اندک.۴. [قدیمی] باران.۵. [قدیمی، مجاز] اشک.۶. [قدیمی] قطره.
-
پف نم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) pofnam ۱. آبی که در دهان نگه دارند و بعد به چیزی پف کنند.۲. نمی که کلاهدوز با آبی که در دهان میکند به کلاه میزند.
-
نم دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) namdār دارای نم؛ نمناک؛ مرطوب.
-
نم سنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) (فیزیک) namsanj میزانالرطوبه؛ رطوبتسنج.
-
جستوجو در متن
-
ولی اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] valiyyollāh ولی خدا؛ دوست خدا؛ بندۀ نیک خدا؛ لقب امیرالمؤمنین علی.
-
اهل اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (تصوف) 'ahlollāh بندگان خوب خدا؛ مردان خدا؛ مردم پارسا و پرهیزکار.
-
خداپرست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) xodāparast ویژگی کسی که خدا را پرستش میکند؛ پرستندۀ خدا؛ موحد؛ متدین؛ دیندار.
-
حبل اللـه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی، مجاز] hablollāh ۱. کتاب خدا.۲. ایمان به خدا.
-
توکل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tavakkol کار خود را به خدا واگذاشتن و به امید خدا بودن.
-
اللهیار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] ‹اللّهیار› [قدیمی] 'allāhyār ۱. دوست خدا.۲. کسی که خدا یار و مددکار اوست.
-
بحمداﻟﻠﻪ
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی] behamdellāh کلمهای که در مقام شکرگزاری گویند؛ به ستایش خدا؛ شکر خدا را؛ سپاس خدای را.
-
للـه
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [عربی] lellāh برای خدا؛ برای رضای خدا؛ خدای را.〈 لــله الحمد: (شبه جمله) [قدیمی] سپاس خدای را.
-
تسبیح خوان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] tasbihxān ۱. کسی که ذکر خدا میکند.۲. آنکه ذکر خدا را با آواز خوش میخواند.
-
عفااللـه عنک
فرهنگ فارسی عمید
(شبه جمله) [عربی] [قدیمی] 'afallāh[o]'ank[a] خدا از تو درگذرد؛ خدا گناهان تو را ببخشاید.